خدایا دوستت دارم...


روزی فرشتگان گرد آمدند تا از پروردگار سئوالی بکنند.

آنها گفتند انسانهایی را که خلق کرده ای و آنها را اشرف مخلوقات

قرار دادی عیوب بدی مانند بخل و حسد و بدجنسی و طمع دارند....

چرا انسانهای بد را نابود نمیکنی؟

خدا گفت: من کوزه گری را هم خلق کرده ام که

همه نوع کوزه شامل خوب و بد و بزرگ و کوچک

و زشت و زیبا می سازد.

نزد او بروید و از او بخواهید کوزه های بد و اوراقش را بشکند!

فرشتگان همین کار را کردند اما کوزه گر جواب داد

هیچ سازنده ای ساخته خود را نمی شکند

هر چه که باشد!زیرا با عشق آنها را ساخته و

عشق خود را دور نمی ریزد و دوست دارد همه آنها

بالاخره زیبا شوند. فرشتگان هم که جواب را گرفته بودند

به دنبال کار خود رفتند.

(خدا تو را دوست دارد چه بخواهی چه نخواهی..

چه دوستی اش را قبول کنی چه نکنی)


خدایا دوستت دارم...

 

هنگامی که دیگران به درستی شما را درک نمی کنند،خداوند شما را درک می کند.او عاشقی است که همواره شما را دلگرم می نماید،بدون توجه به اینکه مرتکب چه خطاهایی شده اید. سایرین تنها لحظه ای اظهار مهر می کنند و سپس شما را از یاد می برند، اما او هیچگاه رهایتان نمی کند.

خداوند هر روز از طرق بی شماری خواهان عشق شماست، اگر او را نپذیرید مجازاتتان نمی کند، اما شما خودتان خود را مجازات می کنید.
دریابید:آنکه تسلیم خداوند است همه چیزتسلیم اوست.

یوگاناندا


دلتنگی

دلم برای خط کشی کناردفتر مشق با خودکار مشکی و قرمز
برای پاک‌کن های جوهری و تراش های فلزی
برای گونیا و نقاله و پرگارو جامدادی
برای تخته پاک‌کن و گچ های رنگی پایین تخته
برای سر صف ایستادن ها
برای مبصر شدن ، برای خوبها و بدها
برای ضربدر و ستاره
برای ترس از سوال معلم
کارت صد آفرین
بیست توی دفتر با خودکار قرمز
جاکتابی زیر میزها ، جا گذاشتن کتاب و دفتر
برای لیوان‌های آبی که تا میشدن
برای زنگ تفریح
برای دعا کردن برای نیومدن معلم
برای اردو رفتن
برای تمرین های حل نکرده و اضطرابش
برای روزنامه دیواری درست کردن
برای دوستی هایی که قد عرض حیاط مدرسه بود
برای کارنامه…. نمره انضباط
برای مُهرقبول خرداد
برای جایزه گرفتن از بابام
دلم برای خودم
دلم برای دغدغه و آرزو های کوچیکم
دلم برای صمیمیت سیال کودکیم تنگ شده!

نمی دونم کدوم روز،پشت کدوم حصار بلند کودکیم رو جا گذاشتم!
آهــــای ...
یعنی کسی اونور حصار نیست کودکیمو دوباره پرت کنه طرفم؟

عظمت همواره در جستجوی چشمی است که او را ببیند

و خوبی همواره در انتظار خردی است

که او را بشناسد

و زیبایی همواره تشنه ی دلی

که به او عشق ورزد...

  دکتر شریعتی


هست...بود....

 "هست" را

اگر قدر نداني

مي شود

"بود"

و چه تلخ است

... ... "هست" ي

که "بود" شود و

"دارم" ي که.. "داشتم"

 

سهل است...

قله ی قاف که سهل است

 

من قله ی کاف ولام ومیم واو

 

راهم بخاطر تو فتح میکنم

 

اما تو

 

با تو با تمام وجودت

 

مرد باش!!!

 

اگر سراغ نگاهت را گرفتند

 

بگو که واگذار شده.....



مهربانی



غریبه ای وارد شهر دلم شد، دنبال جا می گشت،

 خانه ای کوچک را اجاره کرد و ساکن

شد.....روزها گذشت نمیدانم چند روز اما

 تا به خود آمدم دیدم تمام شهر دلم را به نام خود

کرده است و دیگر کسی جز او در دلم نیست....

آن غریبه که شد شاهزاده شهر کوچک دلم

تنها دارایی اش مهربانی بود..





همیشه...


هَـمیشه بـآید کَسـی باشدکـــہ مــَعنی سه نقطه ی انتهای

جمله‌هایت را بفهمد

هَـمیشه بـآید کسـی باشد

تا بُغض‌هایت را قبل از لرزیدن چانه ات بفهمد

بـآید کسی باشد

کـــہ وقتی صدایت لرزید بفهمد

کـــہ اگر سکوت کردی، بفهمد...

کسی بـآشد

کـــہ اگر بهانه‌گیـر شدی بفهمد

کسی بـآشد

کـــہ اگر سردرد را بهـآنه آوردی برای رفتـن و نبودن

بفهمد به توجّهش احتیآج داری

بفهمد کـــہ درد داری

کـــہ زندگی درد دارد

بفهمد کـــہ دلت برای چیزهای کوچکش تنگ شده است

بفهمد کـــہ دِلت برای قَدم زدن زیرِ باران...

برای بوسیدنش...

برای یک آغوشِ گَرم تنگ شده است

همیشه باید کسی باشد

همیشه...

سکوت...

بعضــــــی ها گـــریه نمی کنند !

امــــــــــــــــــــا …

از چشـــــم هایشان معلوم است ؛

که اشکــــی به بزرگی یک سکــــوت ،

گــــوشه ی چشمشان به کمیــــــن نشسته …



اسرار مداد

در مداد ۵ خاصیت وجود دارد که اگر به دستشان بیاوری تمام عمرت به آرامش می رسی :

1- می توانی کارهای بزرگ کنی، اما نباید هرگز فراموش کنی دستی وجود دارد

که هر حرکت تو را هدایت می کند،

اسم این دست خداست، او باید تو را همیشه در مسیر اراده اش حرکت دهد.

2- گاهی باید از آنچه می نویسی دست بکشی و از مداد تراش استفاده کنی،

این باعث می شود مداد کمی رنج بکشد

اما اخر کار نوکش تیزتر می شود. پس بدان که باید رنجها

یی را تحمل کنی چرا که این رنج باعث می شود انسان بهتری شوی.

3- مداد همیشه اجازه می دهد برای پاک کردن یک اشتباه از پاک کن استفاده کنیم،
 بدان که تصحیح یک کار خطا،
کار بدی نیست و در واقع برای اینکه خودت را در مسیر نگه داری مهم است.

4- چوب یا شکل خارجی مداد خیلی مهم نیست.
ذغالی که داخل چوب است اهمیت بیشتری دارد،
پس همیشه مراقب باش درونت چه خبر است؟

۵- و سرانجام مداد همیشه اثری از خود به جا می گذارد،
 بدان هر کاری در زندگی می کنی ردی به جا می گذارد
و سعی کن نسبت به هر کاری که می کنی، هوشیار باشی
 و بدانی چه می کنی



شب قدر

شب قدر است،

قدر دل من،

قدر دل تو،

امشب که بر سجاده نشستم

همه ی باغ ها و ستاره ها را

در سبدی گرد می آورم و به دست دلت میدهم

تا شعرهایت شب تقدیرم را

پر ز عشق و ماه رقم بزند!

ز.مرادپور

خدایا


الهی..!آن شـب کـه همه،قـرآن بـه سر میکنند.. مـا را توفـیق ده، قـرآن


را بـه دل کـنیم.. ...

خط...

سـکـــــــه ی زنـدگـیم

شـیـــــــر نـدارد
امــــــــا...
هـمـیـن خـطـی
کـه مـــــــرا بـه تــــــو
وصـــــــــــــــــل
نـگـه مـی دارد را....
بسیـــــار دوســـــــت مـی دارمـــ ..



چه کسی میفهمد؟


درد یک پنجره را پنجره ها می فهمند......معنی کور شدن را گره ها می فهمند.........

سخته بالا بروی ،ساده بیایی پایین....... قصه تلخ مرا سرسره ها می فهمند....

یک نگاهت به من آموخت که در حرف زدن،چشم ها بیشتر از حنجره ها می فهمند.....



اسراف

شــیر آب را می بنــدم

بــرق ها را خــاموش می کنم


دوشـاخه ها را در می آورم


حــالا...


تنـــهاچیزی که هـــدرمی رود


لحــظه های بدون تـــوست..
.

کــه چه تلـــخ اسراف می شـــــود!



کلینیک خدا..

به کلینیک خدا رفتم تا چکاپ همیشگی ام را انجام دهم،فهمیدم که بیمارم...

+خدا فشار خونم را گرفت،معلوم شد که لطافتم پایین آمده است...

+زمانی که دمای بدنم را سنجید،40 درجه اضطراب را نشان داد...

+آزمایش ضربان قلبم نشان داد که به چندین گذرگاه عشق نیاز دارم....

+تنهایی سرخرگهایم را مسدود کرده بود...و آنها دیگر نمی توانستند به قلب خالیم خون برسانند...

+به بخش ارتوپدی رفتم،چون دیگر نمی توانستم با دوستانم باشمو آنها را در آغوش بگیرم....

+بر اثر حسادت زمین خورده بودم و چندین شکستگی پیدا کرده بودم...

+فهمیدم که مشکل نزدیک بینی هم دارم چون نمی توانستم دیدم را از اشتباهات اطرافیانم فراتر ببرم...

+زمانی که از مشکل شنواییم شکایت کردم،معلوم شد که مدتیست صدای خدا را آنگاه که در طول روز با من

سخن میگوید نمی شنوم...


خدای مهربان برای همه ی این مشکلات به من مشاوره ی رایگان داد و من به شکرانه اش تصمیم گرفتم

ازین پس تنها از داروهایی که در کلمات راستینش تجویز کرده است استفاده کنم:

+هر روز صبح یک لیوان "قدردانی" بنوشم...

+قبل از رفتن به محل کار یک قاشق "آرامش" بخورم...

+هر ساعت یک کپسول "صبر"،یک فنجان "برادری" و یک لیوان "فروتنی" بنوشم...

+زمانی که به خانه بر میگردم به مقدار کافی "عشق" بنوشم...

+زمانی که به بستر می روم دو عدد قرص "وجدان آسوده" مصرف کنم...


"امیدوارم خدا نعمتهایش را بر ما سرازیر کند"



دوست واقعی...

در مسیرهــای ِ نــاهمـوار ِ زنــدگـی می تــوان رفــقای ِ نیــمه راه را شنــاخـت...

وگـــــرنــه ،در مسـیـرهـــای ِ هــــمـوار همـــه هـــــمراه انـــــد !!



ببار باران...

کاش باران بگیرد …

کاش باران بگیرد و شیشه بخار کند…

و من همه ی دلتنگیهایم را رویش “ها” کنم…

و با گوشه ی آستینم همه را یکباره پاک کنم … و خلاص…

رسیدن...


رسیدن هم مثل نرسیدن سخت است
رسیدن آداب دارد.
وقتی رسیدی باید بمانی،
باید بسازی
باید مدام یادت باشد که چه قدر زجر کشیدی تا رسیدی
.... که آرزویت بوده برسی .
وقتی رسیدی باید حواست باشد
تمام نشوی.....

کاش....


صدف‌های دریا ، صدای دریا را با خود دارند،                        

و فلس‌های ماهی بوی ماهی را                         

؛                  

           کاش کاری کنیم که در زندگی و بودنمان ،                         

                   عطر و بویی از انسانیت، دنیا را احاطه کند                                                                     

...


بدترین درد...

ما فکـر میکنیـم بدتـرین درد ؛ از دسـت دادن کسـیه که دوستـش داریم !

امـا .... حقیقـت این ِ که : از دست دادن خــودمـون ، و از یــاد بردن ِ اینکه کـی هستیـم ؛ و چقدر ارزش داریم ! گـاهی وقتــها خیلــی دردنــاک تـره ... !


اینگونه...

اینگونــه زندگــی کنیـم :
سـاده ؛ امّا .... زیبــا !
مصمـم ؛ امّا .... بی خیـال !
متواضـع ؛ امّا .... سربلنـد !
مهربـان ؛ امّا .... جـدی !
سبـز ؛ امّا .... بی ریـا !
عــاشق ؛ امّا .... عــاقل ... !!!

سوء تفاهم


برای انسان ها همانقدر باش

که برای تو هستند !

بیشتر که باشی

مایه سوء تفاهم

و خیلی چیزای دیگه میشوید !


خجالت نکش...

به خاطر دوست داشتنت خجالت نکش ؛
اونی باید خجالت بکشه ،
که میدونه دوسش داری اما ....
دوست داشتن "بلد" نیست ... !!!


مجبور نیستید...

اخلاقم گند است؟؟
به خودم مربوط است!!
.
غرورم از حد گذشته است؟؟
به خودم مربوط است!!
... .
تمام زندگی ام خودخواهانه است؟؟
زندگی خودم است!!
.
از عده ای متنفر شده ام؟؟
به خودم مربوط است!!
.
نگاه هایم به افق دوخته است؟؟
چشمان خودم است!!
.
از ناصحان خوشم نمی آید؟؟
سلیقه ی خودم است!!
.
صدای خنده هایم از حد عادی بلندتر است؟؟
خوش حالی خودم است!!
.
عده ای را به فراموشی سپرده ام؟؟
حافظه ی خودم است!!
.
دلم می خواهد این گونه باشم!!
مجبور به تحمل من نیستید!!



امشب



امشب غم ها برایم مهمانی گرفته اند

و من میخواهم بترکانم ...

همه ی بغض هایم را



ادامه نوشته

ثبت ناقص

ثبت احوال در شناسنامه ام ؛
همه چيز را ثبت كرده ...
جز احوالم ... !!!

زجرم نده...




احساس است…

مزرعــــه که نیست

هـــــی شخـــمش میـــــزنی لعنتــــــی…!



فاصله ایمنی را رعایت کنید...

فاصــــله تان را با آدم هـــا رعــــایت كنــــید ....

آدم ها یــهو می زنن روی ترمــــز !

و اون وقت شمــــا مقصـــــری ... !!!


مهم


مهم نیست آدما، کی و چرا وارد زندگیت میشن و
کی و به چه علت ازت فاصله می گیرن.
این مهمه که باور داشته باشی
... هر فردی که وارد زندگیت میشه
مسئول رسوندن یه پیغام بهته.
... سعی کن از این پستچی بهترین نامه رو بگیری.
شاید اگه اون نمیومد تو همیشه منتظر یک تجربه،
یا یه خبر می موندی